کتاب: فصل فیروزه
نویسنده: محبوبه زارع
انتشارات: کتابستان معرفت
احسان رضایی- نوشتن اثری داستانی از زندگی معصومان، کاری سخت، حساس و چالش برانگیز است. یکی از راه حل های نویسندگان برای فایق آمدن بر این مشکل، این است که زاویه یا شخصیتی جنبی در تاریخ پیدا می کنند یا خودشان آن شخصیت را خلق می کنند تا از دل آن زاویه جنبی راهی برای تعریف از آن بزرگان پیدا کنند. «فصل فیروزه» هم چنین اثری است.
این کتاب داستانی عاشقانه است که ماجرایش در بستری تاریخی می گذرد. سیندخت، دختری زرتشتی اهل یزد است که همراه با پدر تاجرش و کاروان تجاری او به نقاط مختلف قلمرو خلافت عباسی سفر می کند. در جریان این سیر و سیاحت هاست که او با کیارش آشنا می شود؛ پسری زرتشتی اهل نیشابور که فیروزه تراش بسیار ماهری هم هست. زندگی سیندخت که درگیر عشقی آتشین شده با رفتن ناگهانی کیارش یکباره از این رو به آن رو می شود. ماجرا وقتی پیچیده تر می شود که کاروان تجاری پدر سیندخت در میانه صحرای مرکزی ایران، گرفتار حمله راهزنان می شود و پدرش کشته می شود. اینجاست که او با کاروانی که سمت مرو درحرکت است، همراه می شود و این همراهی به نقطه عطفی در داستان و زندگی او تبدیل می شود. این کاروان، کاروان حضرت معصومه (س) است که می خواهد به دیدار برادر نامدارش برود.
اطلاعات تاریخی متن، نشان می دهد نویسنده برای نوشتن این داستان تحقیق مفصلی کرده است. توصیف های خوب و با جزئیات فراوان از زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان در قرن دوم هجری از نقاط مثبت متن است. زبان پخته اثر دیگر ویژگی بارز این اثر است. شخصیت ها هر کدام لحن مخصوص به خودشان را دارند و گفتگوها، زنده و جاندار است. صفحات رنگارنگ کتاب دست مخاطب را می گیرد و از کویری گرم و سوزان، او را به ساوه و قم و نیشابور می برد. این سفر بی آن که گردوغباری حوصله سر بر روی ذهن مخاطب بپاشد، یا بخواهد با او همچون توریستی ناآشنا رفتار کند، او را درگیر و پابند عشق و عاشقی و ماجرای امام و سفر خواهرشان به مرو می کند.
داستان، عاشقی را فیروزه می داند؛ گوهری گرانبها که باید آن را به خوبی تراش داد تا اصلش دیده شود. از دیدگاه نویسنده هرقدر بیشتر تلاش کنیم تا زوائد این گوهر را کنار بزنیم، به عشقی واقعی تر و حقیقیتر نزدیک می شویم. در «فصل فیروزه» عشق امام به پیروانش مصداقی عینی پیدا می کند؛ مصداقی که سعی می کند خودش را شعارزده نکند و حرف های قلمبه سلمبه به خورد شخصیت ها و مخاطب ندهد بلکه به آنها این اختیار را می دهد تا خودشان تصمیم بگیرند از کدام مسیر و به کدام جهت بروند. در واقع در این اثر داستانی، شاهد تحول شخصیت ها هستیم که از عشقی زمینی به سمت شناخت و معرفتی آسمانی حرکت می کنند. اگر دنبال داستان تاریخی و دینی خوب و خوش خوانی هستید، این اثر می تواند پیشنهاد مناسبی باشد.
ارسال نظر