به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نشست کتابخوان تخصصی هنر، عصر سهشنبه ۵ مرداد با حضور بهزاد قادری، مترجم و پژوهشگر تئاتر، رامتین شهبازی، مدرس و منتقد تئاتر، علی اکبر علیزاد، نویسنده، مترجم و کارگردان تئاتر و جمعی از دانشجویان و فعالان حوزه هنرهای نمایشی در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این نشست که به همت نهاد کتابخانههای عمومی کشور و خانه هنرمندان ایران برگزار شد، سخنرانان با معرفی دو کتاب «ضرورت تئاتر؛ هنر تماشایی کردن و تماشایی بودن» نوشته پال وودراف و ترجمه بهزاد قادری و «تنفس در هوای تئاتر؛ مقالاتی در باب تئاتر مدرن» با گزینش و ترجمه علی اکبر علیزاد و رضا سرور، به بحث و تبادل نظر پرداختند.
تئاتر دشمن ندارد اما باید از دوستان نا باب آن ترسید
بهزاد قادری در این نشست درباره انتخاب کتاب «ضرورت تئاتر» برای ترجمه گفت: اواخر سال ۱۳۸۶ بود که انتشارات مینوی خرد طی جلسهای، چند کتاب را برای ترجمه به من پیشنهاد دادند که آثار مختلفی به خصوص درباره هنریک ایبسن در میان آنها وجود داشت، اما همانجا احساس کردم که این کتاب (ضرورت تئاتر) با حال و هوای من سازگاری بیشتری دارد و همین انتخاب زمینه ارتباط بیشتر من با پال وودراف را ایجاد کرد.
وی درباره نویسنده این اثر توضیح داد: وودراف استاد ۷۳ساله دانشگاه تگزاس آمریکا است که به فلسفه یونان باستان با گرایش به ادبیات نمایشی علاقه دارد. وی همچنین مترجم و پژوهشگر دموکراسی یونان در پیوند با تئاتر و ادبیات نمایشی است. وودراف سعی میکند تئاتر را از مفهوم سنتی خود تهی کند – رد نمیکند – و بعد معانی متفاوتی را برای تئاتر درنظر میگیرد؛ به عنوان مثال به همین جلسهای که ما دور هم جمع شدهایم تئاتر مینامد.
این مترجم و پژوهشگر تئاتر ادامه داد: وودراف به شدت اعتقاد دارد که مفهوم تئاتر و کنشهای تئاتری در تمام سطوح زندگی انسان جاری است و معتقد است که تئاتر امروز دیگر دشمن سرسختی ندارد، اما باید از دوستان نا باب آن ترسید؛ دوستانی که تئاتر را تنها به یک هنر زیبا محدود میکنند.
دل دادن به موقعیتهای انسانی در «ضرورت تئاتر»
قادری دیدگاه پال وودراف را ترکیبی از افلاطون و ارسطو دانست و گفت: او در وارد شدن به یک بحث و پس کشیدن روش افلاطون را دارد، اما به لحاظ نظاممندی روش ارسطو را دنبال میکند. از سوی دیگر وودراف در کتاب «ضرورت تئاتر» با افلاطون، روسو و با برشت، در میافتد اما قصد ندارد آنها را کنار بگذارد؛ بلکه با ارائه جوابهایی، دیدگاه این افراد را نقد میکند.
وی انگیزه اساسی خود برای ترجمه این کتاب را «دل دادن به موقعیتهای انسانی» در این اثر عنوان کرد و گفت: آن چیزی که مورد نظر وودراف است این است که زندگی را دریابیم. یعنی نسبت به اتفاقاتی که در اطراف ما در حال رخ دادن است و موقعیتهای مختلفی که در آن قرار میگیریم، اهمیت و توجه ویژهای قائل شویم و بتوانیم واکنشی سریع در این موضوع داشته باشیم.
این مترجم و پژوهشگر تئاتر افزود: در این کتاب از انواع تئاتر چون تئاتر تقلیدی، تئاتر روزمره، تئاتر افراطی، تئاتر حضور و تئاتر به عنوان هنرمباحثی را ارائه میکند و در نهایت میخواهد بگوید که باید تئاتر را آنقدر ادامه دهیم تا به «تمازیگری» برسیم. یعنی هم تماشاگر و هم بازیگر باشیم و مدام در این دو حالت در حال نوسان باشیم.
تئاتر به عنوان ابزاری موثر در سیستم آموزش و پرورش
قادری کارکرد اصلی کتاب «ضرورت تئاتر» را متوجه آموزش و پرورش و سیستم آموزشی دانست و گفت: در سیستم آموزشی ما همه منتظر هستند که ببینند استاد و مدرس چه میگوید و نوعی سیستم مرید و مرادی بر ای فضا حاکم است که در نهایت حرف آخر را مدرس میزند. اما نظر من و وودراف با این سیستم متفاوت است و جالب است که هر دوی ما کلاسهای درسمان را به شیوه دیگری پیش میبریم.
وی ادامه داد: ما معتقدیم که مدرس در کلاس درس تنها یک هماهنگ کننده است. در این شیوه ما به دنبال ارائه پاسخ نیستیم، بلکه با ایجاد یک مسئله ارائه مجموع نظرات دانشجویان سعی میکنیم سوالات را از نو سازماندهی و منظم کنیم و از نظر ما یافتن پاسخ در گرو همین موضوع است که این روند شکلی از تئاتر است.
این مترجم و پژوهشگر تئاتر شبیه خون زدن به مفاهیم رایج تئاتر، تأکید بر مفهوم گسترده تر تئاتر، تعریف تئاتر به عنوان ابزاری موثر در آموزش و پرورش و معرفی آموزش و پرورش به عنوان رکن اساسی دموکراسی را انگیزههای خود برای تألیف این کتاب عنوان کرد.
بررسی نسبت تئاتر، شعر و ادبیات یونان باستان با دموکراسی
قادری در ادامه تبار شناسی این کتاب را مستلزم مطالعه کتاب دیگری با عنوان «نخستین دموکراسی» دانست و گفت: وودراف کتاب «ضرورت تئاتر» را در سال ۲۰۰۸ نوشته، اما سه سال قبل از آن کتابی با عنوان «نخستین دموکراسی» را منتشر کرده بود، که بدون مطالعه این کتاب، مطالب ارائه شده در «ضرورت تئاتر» برای خواننده قابل فهم نخواهد بود. البته من این کتاب را هم ترجمه کردهام و برای انتشار به ناشری سپردم که متأسفانه انتشار آن به تعویق افتاد و در نهایت این کتاب را از آن ناشر گرفتم و به انتشارات بیدگل سپردم که به زودی منتشر خواهد شد.
وی درباره مباحث مطرح شده در کتاب «نخستین دموکراسی» توضیح داد: وودراف هرگز اعتقاد ندارد که امروزه در آمریکا دموکراسی وجود دارد و هرگز هم زیر بار نمیرود که آمریکا میتواند دموکراسی خود را به سایر کشورهای دنیا صادر کند. بنابر این در این کتاب دو موضوع را به طور موازی با یکدیگر مطرح میکند؛ نسبت و همخوانی تئاتر، شعر و ادبیات و حماسه یونان باستان با دموکراسی آنها و تطابق آن با دموکراسی موجود در آمریکا. با اینکه وودراف انتقاداتی هم به دموکراسی یونان باستان دارد، اما میگوید که یک نظام دو حزبی هرگز نمیتواند پاسدار ارزشهای دموکراسی باشد.
این مترجم و پژوهشگر تئاتر ادامه داد: بر این اساس یکی از مسائلی که وودراف در این کتاب بر آن تأکید دارد این است که هر مملکتی میتواند دموکراسی خاص خودش را داشته باشد و آنچه از نظر او در دموکراسی مهم است، تأکید بر خرد شهروندی است و از آنجا که موضوع خرد شهروندی در نمایشنامههای یونان باستان جلوه بسیار ویژهای دارد، این کتاب تأکید ویژهای بر آن دارد.
«بحث آزاد دوسویه» از مهمترین علائم دموکراسی یونانی
قادری همچنین «بحث آزاد دوسویه» را از دیگر مباحث مهم در کتاب «نخستین دموکراسی» عنوان کرد و گفت: وودراف میگوید در حال حاضر اگر آمریکا به عراق حمله میکند، عراقی را پست نشان میدهد و اگر ما به تاریخ گذشتهمان نگاه میکنیم، گذشتگان را پست و بیمقدار نشان میدهیم. وودراف در این موضوع نیز به ادبیات نمایشی یونان باستان اشاره دارد و میگوید به نمایشنامه «پارسیان» یا ایرانیان نوشته آشیل نگاه کنیم و ببینیم که آنها با چه عظمتی از ایرانیان بزرگ یاد میکنند، با اینکه پارسیان برای آنها دشمن هستند و با شکست آنها آتن را به زانو درآوردهاند، اما شاهد نگاه دو سویه یونانیان باستان در مباحث خود هستیم و از این باب میگوید که ادبیات نمایشی یک مملکت میتواند خرد شهروندی آن را پرورش دهد.
وی در ادامه به خواندن پیامی که پال وودراف برای قرائت در این نشست ارسال کرده بود، پرداخت و گفت: او در این پیام گفته که بعد از این چند سالی که از انتشار «ضرورت تئاتر» میگذرد، به این نتیجه رسیده که کتابش ناقص است و در این سالها در حال کامل کردن آن است. البته نه به این معنا که یافتههای و مباحث خود را به این کتاب اضافه کند، بلکه در قالب کتابها و مقالات دیگر آنها را ارائه میکند. مجموع این مباحث حول چهار موضوع «شفقت»، «تأکید بر خرد و تئاتر»، «نسبت ارتباطات مجازی با تئاتر» و «فضای مقدس» که عنوان کرده که یافتههای خود در این موضوعات را به زودی در قالب کتاب و مقاله منتشر خواهد کرد.
تئاتر ایران و فاصلهای عمیق میان نظریه و اجرا
در ادامه این نشست علی اکبر علیزاد از مترجمان کتاب «تنفس در هوای تئاتر» نیز درباره نحوه گردآوری این کتاب گفت: از اواخر دهه ۱۳۷۰ تعداد بسیاری از متنها و مقالات روز تئاتر را با همکاری آقای رضا سرور ترجمه میکردیم که به صورت پراکنده در رسانههای مختلف منتشر میشد. چند بار قصد داشتیم تعدادی از این مقالات را که دارای یک وحدت رویه هستند، گردآوری و منتشر کنیم که در نهایت در سال گذشته موفق به انتشار آن شدیم.
این نویسنده، مترجم و کارگردان تئاتر افزود: مقالات ارائه شده در این کتاب، حول و حوش تئاتر مدرن گردآوری شدهاند وبه نوعی واکنشی بود به فضای تئاتری امروز ما؛ فضای خلائی که رویکردی غریزی نسبت به اجرا دارد و با رویکردها و نظریات تئاتری بیگانه هستند.
وی با بیان اینکه این کتاب بر پیوند بین نظریه و اجرا تأکید میکند، گفت: این کتاب دو فصل دارد؛ فصل اول «متن» که در مورد نویسندههای اصلی و مدرنیست این مقالات است و فصل دوم به «اجرا» اختصاص دارد. متأسفانه بسیاری از کارگردانهای ما در حالی آثار خود را روی صحنه میبرند که هیچ پشتوانه نظری کارشان را حمایت نمیکند. در تئاتر ایران بین نظریه و اجرا یک گسست وجود دارد که نه تنها بهبود نیافته، بلکه روز به روز بر عمیق این گسست اضافه میشود.
علیزاد ادامه داد: فارغ از اینکه بسیاری از فعالان تئاتر ما کتابخوان نیستند، در انتشار کتابهای تئاتری هم با آسیبهای بسیاری مواجه هستیم. امروزه کتابهای بسیاری در زمینه تئاتر منتشر میشود که برخی از آنها به مقولاتی مانند تئاتر «پست دراماتیک» میپردازند. این در حالی است که هنوز بسیاری از مسائل و مباحث پایهای ، آن گونه که باید مورد بررسی قرار نگرفته است. انتشار چنین کتابهایی در این شرایط هیچ نیازی از جامعه برطرف نمیکند، به جز پایان نامههای دانشجویی!
امروزه ضد نظریه بودن، به آوانگارد بودن تعبیر میشود!
رامتین شهبازی نیز در این نشست طی سخنانی گفت: کتاب «ضرورت تئاتر» یک روایت فلسفی است. به طوری که به دنبال شرحی نظاممند و فراگیر برای تئاتر است که بخش دوم این کتاب بیش از بخش اول برای من جالب توجه بود؛ جایی که وارد حوزه تماشاگر میشویم. در این بخش من بحثها و نگاههای جدیدتری پیدا کردم در حالی که در بخش اول به برخی نظریات تئاتری که آنها را ممکن است در جاهای دیگر خوانده باشیم ارائه کرده است.
مدرس و منتقد تئاتر همچنین درباره کتاب «تنفس در هوای تئاتر» عنوان کرد: موضوع گسست بین نظریه و اجرا بحث داغ این روزهای تئاتر است و حتی میبینیم که بسیاری از منتقدان نیز هیچ تسلط و علاقهای به بحثهای نظری تئاتر ندارند و میتوانم بگویم که اصلا کتاب نمیخوانند. به این ترتیب این گونه جاهلمأبی همینطور بسط پیدا میکند و در کمال تعجب میبینیم که رفته رفته ضد نظریه بودن، به آوانگارد بودن و پیشرو بودن تعبیر میشود.
گزارش تصویری این نشست را اینجـا ببینید.
در این نشست که به همت نهاد کتابخانههای عمومی کشور و خانه هنرمندان ایران برگزار شد، سخنرانان با معرفی دو کتاب «ضرورت تئاتر؛ هنر تماشایی کردن و تماشایی بودن» نوشته پال وودراف و ترجمه بهزاد قادری و «تنفس در هوای تئاتر؛ مقالاتی در باب تئاتر مدرن» با گزینش و ترجمه علی اکبر علیزاد و رضا سرور، به بحث و تبادل نظر پرداختند.
تئاتر دشمن ندارد اما باید از دوستان نا باب آن ترسید
بهزاد قادری در این نشست درباره انتخاب کتاب «ضرورت تئاتر» برای ترجمه گفت: اواخر سال ۱۳۸۶ بود که انتشارات مینوی خرد طی جلسهای، چند کتاب را برای ترجمه به من پیشنهاد دادند که آثار مختلفی به خصوص درباره هنریک ایبسن در میان آنها وجود داشت، اما همانجا احساس کردم که این کتاب (ضرورت تئاتر) با حال و هوای من سازگاری بیشتری دارد و همین انتخاب زمینه ارتباط بیشتر من با پال وودراف را ایجاد کرد.
وی درباره نویسنده این اثر توضیح داد: وودراف استاد ۷۳ساله دانشگاه تگزاس آمریکا است که به فلسفه یونان باستان با گرایش به ادبیات نمایشی علاقه دارد. وی همچنین مترجم و پژوهشگر دموکراسی یونان در پیوند با تئاتر و ادبیات نمایشی است. وودراف سعی میکند تئاتر را از مفهوم سنتی خود تهی کند – رد نمیکند – و بعد معانی متفاوتی را برای تئاتر درنظر میگیرد؛ به عنوان مثال به همین جلسهای که ما دور هم جمع شدهایم تئاتر مینامد.
این مترجم و پژوهشگر تئاتر ادامه داد: وودراف به شدت اعتقاد دارد که مفهوم تئاتر و کنشهای تئاتری در تمام سطوح زندگی انسان جاری است و معتقد است که تئاتر امروز دیگر دشمن سرسختی ندارد، اما باید از دوستان نا باب آن ترسید؛ دوستانی که تئاتر را تنها به یک هنر زیبا محدود میکنند.
دل دادن به موقعیتهای انسانی در «ضرورت تئاتر»
قادری دیدگاه پال وودراف را ترکیبی از افلاطون و ارسطو دانست و گفت: او در وارد شدن به یک بحث و پس کشیدن روش افلاطون را دارد، اما به لحاظ نظاممندی روش ارسطو را دنبال میکند. از سوی دیگر وودراف در کتاب «ضرورت تئاتر» با افلاطون، روسو و با برشت، در میافتد اما قصد ندارد آنها را کنار بگذارد؛ بلکه با ارائه جوابهایی، دیدگاه این افراد را نقد میکند.
وی انگیزه اساسی خود برای ترجمه این کتاب را «دل دادن به موقعیتهای انسانی» در این اثر عنوان کرد و گفت: آن چیزی که مورد نظر وودراف است این است که زندگی را دریابیم. یعنی نسبت به اتفاقاتی که در اطراف ما در حال رخ دادن است و موقعیتهای مختلفی که در آن قرار میگیریم، اهمیت و توجه ویژهای قائل شویم و بتوانیم واکنشی سریع در این موضوع داشته باشیم.
این مترجم و پژوهشگر تئاتر افزود: در این کتاب از انواع تئاتر چون تئاتر تقلیدی، تئاتر روزمره، تئاتر افراطی، تئاتر حضور و تئاتر به عنوان هنرمباحثی را ارائه میکند و در نهایت میخواهد بگوید که باید تئاتر را آنقدر ادامه دهیم تا به «تمازیگری» برسیم. یعنی هم تماشاگر و هم بازیگر باشیم و مدام در این دو حالت در حال نوسان باشیم.
تئاتر به عنوان ابزاری موثر در سیستم آموزش و پرورش
قادری کارکرد اصلی کتاب «ضرورت تئاتر» را متوجه آموزش و پرورش و سیستم آموزشی دانست و گفت: در سیستم آموزشی ما همه منتظر هستند که ببینند استاد و مدرس چه میگوید و نوعی سیستم مرید و مرادی بر ای فضا حاکم است که در نهایت حرف آخر را مدرس میزند. اما نظر من و وودراف با این سیستم متفاوت است و جالب است که هر دوی ما کلاسهای درسمان را به شیوه دیگری پیش میبریم.
وی ادامه داد: ما معتقدیم که مدرس در کلاس درس تنها یک هماهنگ کننده است. در این شیوه ما به دنبال ارائه پاسخ نیستیم، بلکه با ایجاد یک مسئله ارائه مجموع نظرات دانشجویان سعی میکنیم سوالات را از نو سازماندهی و منظم کنیم و از نظر ما یافتن پاسخ در گرو همین موضوع است که این روند شکلی از تئاتر است.
این مترجم و پژوهشگر تئاتر شبیه خون زدن به مفاهیم رایج تئاتر، تأکید بر مفهوم گسترده تر تئاتر، تعریف تئاتر به عنوان ابزاری موثر در آموزش و پرورش و معرفی آموزش و پرورش به عنوان رکن اساسی دموکراسی را انگیزههای خود برای تألیف این کتاب عنوان کرد.
بررسی نسبت تئاتر، شعر و ادبیات یونان باستان با دموکراسی
قادری در ادامه تبار شناسی این کتاب را مستلزم مطالعه کتاب دیگری با عنوان «نخستین دموکراسی» دانست و گفت: وودراف کتاب «ضرورت تئاتر» را در سال ۲۰۰۸ نوشته، اما سه سال قبل از آن کتابی با عنوان «نخستین دموکراسی» را منتشر کرده بود، که بدون مطالعه این کتاب، مطالب ارائه شده در «ضرورت تئاتر» برای خواننده قابل فهم نخواهد بود. البته من این کتاب را هم ترجمه کردهام و برای انتشار به ناشری سپردم که متأسفانه انتشار آن به تعویق افتاد و در نهایت این کتاب را از آن ناشر گرفتم و به انتشارات بیدگل سپردم که به زودی منتشر خواهد شد.
وی درباره مباحث مطرح شده در کتاب «نخستین دموکراسی» توضیح داد: وودراف هرگز اعتقاد ندارد که امروزه در آمریکا دموکراسی وجود دارد و هرگز هم زیر بار نمیرود که آمریکا میتواند دموکراسی خود را به سایر کشورهای دنیا صادر کند. بنابر این در این کتاب دو موضوع را به طور موازی با یکدیگر مطرح میکند؛ نسبت و همخوانی تئاتر، شعر و ادبیات و حماسه یونان باستان با دموکراسی آنها و تطابق آن با دموکراسی موجود در آمریکا. با اینکه وودراف انتقاداتی هم به دموکراسی یونان باستان دارد، اما میگوید که یک نظام دو حزبی هرگز نمیتواند پاسدار ارزشهای دموکراسی باشد.
این مترجم و پژوهشگر تئاتر ادامه داد: بر این اساس یکی از مسائلی که وودراف در این کتاب بر آن تأکید دارد این است که هر مملکتی میتواند دموکراسی خاص خودش را داشته باشد و آنچه از نظر او در دموکراسی مهم است، تأکید بر خرد شهروندی است و از آنجا که موضوع خرد شهروندی در نمایشنامههای یونان باستان جلوه بسیار ویژهای دارد، این کتاب تأکید ویژهای بر آن دارد.
«بحث آزاد دوسویه» از مهمترین علائم دموکراسی یونانی
قادری همچنین «بحث آزاد دوسویه» را از دیگر مباحث مهم در کتاب «نخستین دموکراسی» عنوان کرد و گفت: وودراف میگوید در حال حاضر اگر آمریکا به عراق حمله میکند، عراقی را پست نشان میدهد و اگر ما به تاریخ گذشتهمان نگاه میکنیم، گذشتگان را پست و بیمقدار نشان میدهیم. وودراف در این موضوع نیز به ادبیات نمایشی یونان باستان اشاره دارد و میگوید به نمایشنامه «پارسیان» یا ایرانیان نوشته آشیل نگاه کنیم و ببینیم که آنها با چه عظمتی از ایرانیان بزرگ یاد میکنند، با اینکه پارسیان برای آنها دشمن هستند و با شکست آنها آتن را به زانو درآوردهاند، اما شاهد نگاه دو سویه یونانیان باستان در مباحث خود هستیم و از این باب میگوید که ادبیات نمایشی یک مملکت میتواند خرد شهروندی آن را پرورش دهد.
وی در ادامه به خواندن پیامی که پال وودراف برای قرائت در این نشست ارسال کرده بود، پرداخت و گفت: او در این پیام گفته که بعد از این چند سالی که از انتشار «ضرورت تئاتر» میگذرد، به این نتیجه رسیده که کتابش ناقص است و در این سالها در حال کامل کردن آن است. البته نه به این معنا که یافتههای و مباحث خود را به این کتاب اضافه کند، بلکه در قالب کتابها و مقالات دیگر آنها را ارائه میکند. مجموع این مباحث حول چهار موضوع «شفقت»، «تأکید بر خرد و تئاتر»، «نسبت ارتباطات مجازی با تئاتر» و «فضای مقدس» که عنوان کرده که یافتههای خود در این موضوعات را به زودی در قالب کتاب و مقاله منتشر خواهد کرد.
تئاتر ایران و فاصلهای عمیق میان نظریه و اجرا
در ادامه این نشست علی اکبر علیزاد از مترجمان کتاب «تنفس در هوای تئاتر» نیز درباره نحوه گردآوری این کتاب گفت: از اواخر دهه ۱۳۷۰ تعداد بسیاری از متنها و مقالات روز تئاتر را با همکاری آقای رضا سرور ترجمه میکردیم که به صورت پراکنده در رسانههای مختلف منتشر میشد. چند بار قصد داشتیم تعدادی از این مقالات را که دارای یک وحدت رویه هستند، گردآوری و منتشر کنیم که در نهایت در سال گذشته موفق به انتشار آن شدیم.
این نویسنده، مترجم و کارگردان تئاتر افزود: مقالات ارائه شده در این کتاب، حول و حوش تئاتر مدرن گردآوری شدهاند وبه نوعی واکنشی بود به فضای تئاتری امروز ما؛ فضای خلائی که رویکردی غریزی نسبت به اجرا دارد و با رویکردها و نظریات تئاتری بیگانه هستند.
وی با بیان اینکه این کتاب بر پیوند بین نظریه و اجرا تأکید میکند، گفت: این کتاب دو فصل دارد؛ فصل اول «متن» که در مورد نویسندههای اصلی و مدرنیست این مقالات است و فصل دوم به «اجرا» اختصاص دارد. متأسفانه بسیاری از کارگردانهای ما در حالی آثار خود را روی صحنه میبرند که هیچ پشتوانه نظری کارشان را حمایت نمیکند. در تئاتر ایران بین نظریه و اجرا یک گسست وجود دارد که نه تنها بهبود نیافته، بلکه روز به روز بر عمیق این گسست اضافه میشود.
علیزاد ادامه داد: فارغ از اینکه بسیاری از فعالان تئاتر ما کتابخوان نیستند، در انتشار کتابهای تئاتری هم با آسیبهای بسیاری مواجه هستیم. امروزه کتابهای بسیاری در زمینه تئاتر منتشر میشود که برخی از آنها به مقولاتی مانند تئاتر «پست دراماتیک» میپردازند. این در حالی است که هنوز بسیاری از مسائل و مباحث پایهای ، آن گونه که باید مورد بررسی قرار نگرفته است. انتشار چنین کتابهایی در این شرایط هیچ نیازی از جامعه برطرف نمیکند، به جز پایان نامههای دانشجویی!
امروزه ضد نظریه بودن، به آوانگارد بودن تعبیر میشود!
رامتین شهبازی نیز در این نشست طی سخنانی گفت: کتاب «ضرورت تئاتر» یک روایت فلسفی است. به طوری که به دنبال شرحی نظاممند و فراگیر برای تئاتر است که بخش دوم این کتاب بیش از بخش اول برای من جالب توجه بود؛ جایی که وارد حوزه تماشاگر میشویم. در این بخش من بحثها و نگاههای جدیدتری پیدا کردم در حالی که در بخش اول به برخی نظریات تئاتری که آنها را ممکن است در جاهای دیگر خوانده باشیم ارائه کرده است.
مدرس و منتقد تئاتر همچنین درباره کتاب «تنفس در هوای تئاتر» عنوان کرد: موضوع گسست بین نظریه و اجرا بحث داغ این روزهای تئاتر است و حتی میبینیم که بسیاری از منتقدان نیز هیچ تسلط و علاقهای به بحثهای نظری تئاتر ندارند و میتوانم بگویم که اصلا کتاب نمیخوانند. به این ترتیب این گونه جاهلمأبی همینطور بسط پیدا میکند و در کمال تعجب میبینیم که رفته رفته ضد نظریه بودن، به آوانگارد بودن و پیشرو بودن تعبیر میشود.
گزارش تصویری این نشست را اینجـا ببینید.