به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانههای عمومی آذربایجانغربی، به همت محفل ادبی کتابخانه مستوره کردستانی بوکان، جلسه مجازی نقد و بررسی کتاب «شرفنامه بدلیسی» اثر شرف الدین بدلیسی، با حضور اسماعیل شمس، دکترای تاریخ و عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در بستر فضای مجازی برگزار شد.
اسماعیل شمس در ابتدا به اهمیت و جایگاه کتاب شرفنامه پرداخت و گفت: شرفنامه در سده ۱۶ میلادی مصادف با سده ۱۰ قمری به زبان فارسی به نگارش در آمده است. در آن زمان در عثمانی هم بسیاری از منابع تاریخی به زبان فارسی نوشته می شد و دو تن از همشهریان شرف الدین یعنی ادریس بدلیسی و شامی بدلیسی کتاب های هشت بهشت و سلیم نامه را به زبان فارسی نوشته بودند.
وی ادامه داد: این کتاب اولین اثری است که درباره تاریخ کردها به زبان فارسی و توسط یک شخصیت کرد به نگارش در آمده است. شرفنامه شرح احوال مردمان کرد را بیان می کند و از این منظر در تاریخ ایران، تاریخ عثمانی و تاریخ جهان اسلام اثری مهم و تاثیرگذار به شمار می آید. شرفخان هدف از نگارش این کتاب را ماندگار کردن تاریخ کرد دانسته است.
شمس با اشاره به زندگانی شرف الدین بدلیسی تاکید کرد: شرف الدین در زمان متقاوتی می زیسته است. پدر او از عثمانی به ایران مهاجرت کرد و او در نزدیک اراک امروزی متولد شد. سی سال قبل از تولد او، جنگ چالدران بین ایران و عثمانی روی داد. در آن زمان دولت های صفوی و عثمانی هر کدام مذهب رسمی خود را داشتند و مرزهای جغرافیایی بین این دو دولت ایجاد شده بود. شاه طهماسب و سلطان سلیمان نیز پیمان صلح آماسیه را امضا کردند. شرفخان ۳۵ سال در ایران زندگی کرد و عنوان امیرالاکراد را از شاه صفوی دریافت کرد. با ایجاد اختلاف بین خاندان صفوی او به عثمانی بازگشت و حکومت بدلیس را به دست آورد.
وی اضافه کرد: در مقدمه کتاب، شرفخان به روایت های مختلفی درباره کردها اشاره می کند و هیچ قضاوتی درباره آن ها انجام نمی دهد. همین بی طرفی و ذکر تمامی وقایع به ویژه آن هایی که خود شاهدشان بوده، نقطه قوت کتاب شرفنامه است. شرفنامه شامل یک مقدمه، چهار صحیفه و یک خاتمه است. در مقدمه به نسب طوایف کرد می پردازد. صحیفه اول را امیران کردی- که مقام سلطنت داشتند، سکه ضرب می کردند و خطبه به نامشان خوانده می شود از جمله حاکمان دیاربکر، جزیره، دینور و شهر زور و ...- تشکیل می دهد؛ صحیفه دوم به امرای کردی که تحت حکومت مرکزی بودند و گاهی سکه ضرب میکردند مثل اردلان و بابان اختصاص دارد؛ صحیفه سوم به سایر امرا و حاکمان کردستان در سه فرقه می پردازد و صحیفه چهارم هم به حاکمان بدلیس به صورت مفصل پرداخته است. خاتمه این کتاب هم مختص تاریخ سلاطین عثمانی و شاهان صفوی است.
این منتقد، کتاب شرفنامه را نمونه یک تاریخ نگاری متفاوت و یک آنتروپولوژی تاریخی دانست و تصریح کرد: شرفنامه هیچ همتایی نه قبل از خود و نه بعد از آن ندارد. مشاهدات شرف الدین بدلیسی بسیار قوی است و ما ضعف هایی در استنادات او به کتاب های قبلی میبینیم. از دیگر نقطه ضعفهای این کتاب عدم اشاره شرفخان به تاریخ سلسله های کردی مانند روادیان و شدادیان است که هنوز علل آن برای ما مشخص نشده است.
شمس در پایان به ترجمه های این کتاب به زبان کردی سورانی اشاره کرد و افزود: ترجمه ماموستا هه ژار نثری ادیبانه دارد اما ترجمه صلاح آشتی فنیتر بوده و به متن اصلی کتاب نزدیک تر است.
این جلسه با پاسخگویی به سوالات شرکت کنندگان در نشست پایان یافت.