به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، همزمان با ۱۷ اسفندماه، سالروز تأسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور، یادداشت مهدی رمضانی، سرپرست نهاد در روزنامه همشهری منتشر شد. متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است:
کتاب و کتابخوانی از شاخصهای مهم توسعه علمی و فرهنگی هر جامعه و دغدغه اصلی صاحبنظران و پیشقراولان عرصه فرهنگ بوده و هست. درباره سازوکارهای خواناکردن جامعه بسیار سخن گفتهاند، اما کمتر به شکلگیری و استمرار «نهضت کتابخوانی» اشاره کردهاند. گستره تاریخ تفکر دینی- اسلامی و نیز تاریخ انقلاب اسلامی ایران نشانگر ثمرات فراوان توجه به مظاهر فرهنگی بهعنوان یک «نهضت» است؛ آنجا که کتاب بهمثابه جنگافزار نرمِ انقلاب اسلامی، در شکلدهی به هویت فرهنگی جامعه نقشآفرین بود.
در طول نهضت اسلامی، «نهضت کتابخوانی» سدی در برابر اندیشههای مارکسیستی بود؛ ایدئولوژی مبارزه را شکل داد؛ حلقه واسط تشکیلات مبارزاتی محسوب شد و شاخص ویژه هویت فرهنگی انقلاب را رقم زد. امروز نیز این نهضت- به شرط تبیین، شکلگیری و استمرار- سلاحی کارآمد در میدان «جهاد تبیین» خواهد بود. این نوشتار کوتاه، ثمرات و برکات «نهضت کتابخوانی» در دوران نهضت اسلامی را مرور میکند.
نهضت کتابخوانی؛ سدی در برابر مفاهیم التقاطی
از جمله اثرات شکلگیری نهضت کتابخوانی در تاریخ انقلاب اسلامی، عمقبخشی به اندیشه جوان مسلمان بود. در شرایطی که گروههای چپ با حربههای گوناگون فکری درصدد جذب حداکثری بودند، جمعی از جوانان مسلمان، با تشکیل گروههای مطالعاتی، شروع به مقابله با تحرکات التقاطیون کردند. شهید عبدالحمید دیالمه از جمله بانیان این طرح در دانشگاه مشهد بود.
فعالیت در محیط دانشگاه، مورد توجه گروههای چپ بود. آن ها با برنامهریزی، دانشجویان جدیدالورود را به تشکیلات خود جذب میکردند. در چنین شرایطی، شهید دیالمه کوشید با ساماندهی یک گروه مطالعاتی، طرح جریانهای التقاطی را خنثی کند. به ابتکار او نخستین کتابخانه اسلامی در دانشگاه مشهد تأسیس شد و در این فضا، نهضت کتابخوانی به راه افتاد. طولی نکشید که این جلسات مطالعاتی، پایگاه تغذیه فکری جوانان مسلمان شد.
در این محافل، که بهطور منظم برگزار میشد، در کنار مطالعه و بحث پیرامون کتابها، مسائل اعتقادی و موضوعات سیاسی هم طرح میشد که باب ورود جوانان مسلمان به میدان مبارزه عملی بود.
گریز از فضای بسته زندان شاه بر بال کتاب
در دوران حاکمیت محمدرضا پهلوی، تقابل گروههای مختلف «فکری- ایسمی» در زندانهای سیاسی مشهود بود و کتاب، یکی از وجوه تمایز این گرایشها محسوب میشد. در چنین شرایطی، زندانیان سیاسی در تداوم فضای مبارزاتی، دست به مبارزات فرهنگی میزدند؛ چنانکه در بند زنان اوین، زندانیان سیاسی ۲ کتابخانه مذهبی و غیرمذهبی راهاندازی کرده و نهضت کتابخوانی از سوی مبارزان مسلمان با محوریت آثاری از علامه طباطبایی، استاد مطهری و شهید محمدباقر صدر ادامه داشت.
راهاندازی گروههای مطالعاتی در زندان، که اغلب مخفیانه و به دور از چشمان زندانبانان شکل میگرفت، راهی مناسب بهمنظور فرار از فضای بسته و خشک زندان بود. به علاوه، موجب میشد گروههای مبارز از گزند اندیشههای چپ محفوظ بمانند. در آن فضای سخت و سنگین، در پس میلههای زندان شاه و در محاصره زندانیان چپ، نهضت کتابخوانی، کانال فرار از کریدورهای بسته و تاریک زندان بود.
کتاب؛ حلقه واسط مبارزه تشکیلاتی
گسترش هستههای تشکیلاتی یکی دیگر از کارویژههای کتاب و کتابخوانی بود. نمایشگاههای کتابی که عمدتا در مساجد و اماکن مذهبی دایر میشد، خودبهخود، به محلی برای نشر افکار و معارف مبارزاتی بدل شد. از این رو، رسیدن کتاب به شهرها و روستاهای دورافتاده، زمینه هرچه بیشتر تبیین معارف انقلابی را فراهم آورد و هستههای مبارزاتی را تقویت کرد. پیگیری و برپایی این نمایشگاهها خود بهعنوان یک کار سیاسی و تشکیلاتی تلقی میشد. فعالیت افراد در این راستا آن ها را به شبکههای مبارزاتی وصل میکرد و کتاب حلقه واسط این زنجیره تشکیلاتی بود.
نهضت کتابخوانی، عامل بالندگی اندیشه است. این رسالت مهم در دوران نهضت اسلامی بر عهده روحانیون مبارزی بود که اهمیت کتاب را درک کرده بودند؛ شخصیتهای کمنظیری چون آیتالله مطهری، آیتالله بهشتی، آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمینژاد پرچمدار این جریان بودند. آنان بهخوبی میدانستند برای گامنهادن در مسیر مبارزه، ابتدا باید پایههای اندیشه را مستحکم ساخت. در همین جلسات مطالعاتی بود که تئوری مبارزه نهادینه شد و ایدئولوژی مبارزه شکل گرفت.
کتابخوانی؛ شاخص ویژه هویت فرهنگی انقلاب
کتابخوانی از شاخصهایی بود که هویت فرهنگی انقلاب در آن متبلور شد. بهعبارت دیگر، حجم عظیمی از تبادلات کتابمحور در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب، یکی از شگفتترین نشانههای فرهنگ انقلابیون بود؛ بهطوری که فعالان امر، موج کتابخوانی گروههای مبارز جامعه در آن سالها را بیسابقه و تکرارنشدنی میدانند.
کتابخانههای عمومی و نهضت کتابخوانی
اگرچه در برخی تعاریف سنتی یا حتی جدید، کتابخانه را مجموعهای از اطلاعات و خدمات اطلاعاتی دانستهاند که یک نهاد عمومی یا خصوصی یا شخصی آن را اداره میکند (کتابخانه بهعنوان مجموعهای از کتابها)، اما مهمترین ویژگی کتابخانه «عمومیبودن» آن است. وصف «عمومیت» مهمترین نقطه تلاقی «کتاب» با «جامعه» است که در ذیل خود مفاهیم اجتماعی بسیاری را به بار میآورد: محیطزیست، اندیشه جمعی، نیاز اجتماعی، تاریخ فرهنگها و اقوام، مشکلات اجتماعی، معماری فرهنگی، کسبوکار و اقتصاد، زبان و رابطه، گروههای خاص، دانشگاه، هنر و ادبیات، خدمات فرهنگی و آموزشی، گروههای سنی و ... همه این خصایص، کتابخانه عمومی را در قامت یک مرجع فرهنگی جلوهگر میکند که کارکردهای آموزشی، اطلاعرسانی، فرهنگی و اقتصادی فراوان دارد.
فضای کتابخانه، در این تعریف، محلی برای ایجاد روابط فرهنگی میان گروههای نخبگی و متوسط است که مجموعا تشکیلدهنده «سرمایه اجتماعی» است. با وجود این، آیا جای آن ندارد بپرسیم: در سالهای گذشته چقدر از ظرفیت بینظیر کتابخانههای عمومی، بهعنوان نقطه اتصال مردم با تحقق شعار «نهضت کتابخوانی» بهرهبردهایم؟!
سخن پایانی
آنچه ذکر شد، تنها گوشهای از ثمرات و برکات «نهضت کتابخوانی» در دوران «نهضت اسلامی» بود؛ نهضتی که شوربختانه امروز و بعد از گذشت بیش از ۴ دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، کمتر مورد توجه نخبگان علمی، فرهنگی و سیاسی کشور قرار گرفتهاست؛ مقولهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز- که خود از بانیان و جلوداران توجه به کتاب و کتابخوانی هستند- بر ضرورت شکلگیری آن تأکید و تصریح دارند و میفرمایند: «... من این را باز هم تأکید میکنم: شما احتیاج دارید بخوانید؛ احتیاج دارید بدانید... شما نهضت کتابخوانی باید راه بیندازید؛ واقعا کتاب بخوانید؛ مطالعه کنید... شماها خودتان، هیأتهای اندیشهورزتان، بچههای پیشکسوتترتان بنشینند فهرست مطالعاتی و برنامه مطالعاتی برای جاهای مختلف، قشرهای مختلف برنامهریزی کنند، طراحی کنند و تعریف کنند، و مانند این کارها. این خیلی چیز لازمی است...»
شکلگیری «نهضت کتابخوانی» فرایندی جمعی است و نیازمند همراهی تمام نهادهای فرهنگی، نخبگان، دستاندرکاران و همراهی جامعه علمی کشور است. این نهضت درصورت شکلگیری، تداوم و استمرار میتواند منشأ آثار و برکات بسیاری باشد که مهمترین آن بالندگی عقلانی جامعه است.