به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی، هفتمین پیشنشست «همایش بینالمللی کتابخانههای عمومی: کتابخانههای عمومی و کسب و کارهای کوچک» با موضوع «جایگاه کلیدی و شیوه تیمسازی در توسعه کسب و کارهای کوچک» با حضور اعظم صنعتجو، دبیرعلمی همایش و سیدمجید طباطبائی، دکترای مدیریت صنعتی، مدرس، مدیر و مشاور پروژههای توسعه و توانمندسازی منابع انسانی و متخصص تیمسازی به میزبانی اداره کل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی برگزار شد.
در ابتدا سیدمجید طباطبائی، دکترای مدیریت صنعتی، مدرس، مدیر و مشاور پروژههای توسعه و توانمندسازی منابع انسانی و متخصص تیمسازی با اشاره به نقش نهاد کتابخانههای عمومی در توسعه کسب وکارهای کوچک، گفت: ابتدا باید بدانیم چه وقت میتوانیم به عنوان یک عضو در یک کار تیمی به کسب و کارهای کوچک کمک کنیم. این پرسش جواب بسیار سادهای دارد؛ ما باید ابتدا فضای کسب و کار را بشناسیم و سپس بر اساس آن اقدام به انجام کار تیمی وتیمسازی کنیم.
وی به بیان تعریفی از واژه «تیمسازی» پرداخت و افزود: تیم به معنای عدهای انسان نیست که دور هم با صمیمیت و رفاقت جمع شده و کار یکدیگر را پوشش میدهند، البته که بخشی از آن است، اما تعریف آن نیست. در واقع «تیم» به معنای عدهای از افراد یا سازمانهاست که در کنار هم به یک هدف مشترک میپردازند و تا این هدف مشترک رخ ندهد از تیم جدا نمیشوند.
طباطبائی اظهار کرد: در کناره واژه «تیم»، کلمه «گروه» قرار میگیرد که معنای متفاوتی دارد. در واقع گروه به جمعی از افراد گفته میشود که به دنبال هدف واحد و نهایی نیستند و هر کس به دنبال هدف خود است.
وی با طرح این پرسش که نهاد چه وقت میتواند به وظیفه اصلی خود عمل کند، گفت: نهاد کتابخانههای عمومی کشور باید مانند نخ تسبیحی عمل کند که مهرهها را به یکدیگر وصل میکند. در واقع، نهاد از طریق ایجاد ارتباط با کسب و کارهای کوچکی که به صورت مستقل عمل میکنند و بررسی نقاط قوت و ضعف آنها، به جای رفع نقاط ضعف، باید بر روی نقاط قوت آنان تمرکز کند. به عبارت دیگر باید ارتباط بین شرکتهایی که در حوزه کاری مشخص دارای نقاط قوتی هستند را برقرار کند. هدف و رسالت نهاد باید ایجاد قانونی برای یک کار تیمی باشد.
این متخصص تیمسازی تصریح کرد: حال باید به این مسئله بپردازیم که نهاد باید تحقق چه کار تیمی را در توسعه کسب و کارهای کوچک بر عهده بگیرد.
وی در ادامه به سیر تحول چهار تفکر بزرگ در حوزه کسب و کارهای کوچک در سطح دنیا اشاره کرد و گفت: اولین تفکر، توجه به بعد «فروش» بود؛ مسئلهای که بعد از جنگ جهانی دوم رخ داد. دنیا ویران شد، شرکتها قادر به پاسخگویی به نیاز جامعه نبودند و تقاضا زیاد و عرضه کم بود؛ لذا دولتها به افراد علاقهمند اختیارات و امکانات برای تولید داد.
دومین مرحله، توجه به بحث «بازاریابی» بود که در دهه ۴۰ تا ۵۰ میلادی عرضه به واسطه تقاضا بالا رفت، بهطوری که در دهه ۶۰ و ۷۰ تولید زیاد و تقاضا کاهش پیدا کرد. قدرت انتخاب مشتری کاهش یافت و تثبیت قیمتها باعث بروز این پدیده شد.
وی سومین مرحله تفکر را «سازمانهای یادگیرنده» دانست و گفت: در دوران «بازاریابی» مدیران ارشد به دنبال آموزش کارکنان، مدیریت و ارتباط با مشتری بودند و توجه به آموزش و یادگیری به اوج خود رسید. سازمانها در این دوران به دو دسته «کاربردی» و «در جا مانده» تقسیم شدند. دسته دوم به دنبال انحصار بازار بود که در نهایت یا محکوم به نابودی شدند و یا بخش بزرگی از مشتریان خود را از دست دادند. دسته دوم شرکتهای بزرگی بودند که اجازه رشد و ظهور را از کسب و کارهای کوچک گرفتند و این مصداق اتفاقی است که در ایران امروز در حال رخ دادن است.
مشاور پروژههای توسعه و توانمندسازی منابع انسانی، مرحله چهارم را «چابکی» عنوان کرد و گفت: این مرحله دارای سه ویژگی دقت، سرعت و هوش است. شرکتها میدانند که دائما باید به دنبال تحقیق و توسعه باشند و لحظهای توقف باعث عقبافتادگی خواهد شد. در این دوران است که دو استراتژی «اقیانوس آبی و قرمز» شکل گرفت. در «اقیانوس قرمز» شرکتها وارد بازارهای رقابتی میشوند در حالیکه در «اقیانوس آبی» با انتخاب استراتژی مناسب، تحقیق و توسعه، به تولید محصولات درخواستی و ادامه حیات خود میپردازند. در تفکر چهارم است که با «سازمانهایی با عملکرد بالا» و یا «HPO» روبرو می شویم که نمونه بارز آن در حال حاضر شرکتهایی همچون LG، بنز، سامسونگ و ... هستند. این تفکر دارای دو ویژگی «بهرهوری» و «سودآوری» است.
وی با مطرح کردن این پرسش که تفکر حاکم بر کسب و کار جامعه ایران کدام است، ابراز کرد: بزرگترین مشکل کسب و کارهای کوچک در جامعه ایران عدم تمرکز بر روی «بهرهوری» و «سودآوری» است. ما باید در نهاد کتابخانه های عمومی کشور به دنبال این اهداف باشیم و توجه داشته باشیم که کسب سود بدون بهرهوری یک تله بزرگ است که باید از آن ترسید.
مجید طباطبائی با اشاره به kpr یا شاخص کلیدی در سازمانهایی با عملکرد بالا، گفت: در این شاخص ۵ مولفه وجود دارد: اول، کیفیت است که هم در تولید محصولات و هم در مدیریت حرف اول را میزند ؛ دوم، پرهیز از شعارزدگی و تمرکز بر روی اقدام؛ سوم، تمرکز بر روی بازه زمانی بلندمدت؛ چهارم، بهبود مستمر و بازگشت سرمایه و در نهایت کیفیت عملکرد کارکنان.
این عوامل درس بزرگی به ما میدهند و آن این است که هر وقت بتوانیم کسب وکارهای کوچک را به سمت کار تیمی سوق دهیم، وظیفه خود را در این حوزه انجام دادهایم. در واقع باید بدانیم فراهمسازی فضای آموزش کافی نیست، بلکه باید به دنبال آموزش دسته جمعی باشیم.
وی تأکید کرد: آلمانیها معتقد هستند به جای رفع نقاط ضعف باید آن را به دست متخصصین امر سپرد و به دنبال ارتقای نقاط قوت بود. اما متاسفانه در بسیاری از کشورهای جهان سوم برعکس عمل میشود که در بهترین حالت در بازه زمانی طولانی، نقاط ضعف برطرف و نقاط قوت نیز از بین میرود؛ لذا شما به عنوان کتابدار در مواجهه با کسب و کارهای کوچک باید به دنبال نقاط قوت باشید و نقاط ضعف را به عنوان متخصصین امر شناسایی کنید.
سید مجتبی طباطبایی تعامل بین داده سازمانهایی با عملکرد بالا را در ۵ عامل خلاصه کرد و گفت: نگرش راهبردی، نگرش رهبری، واقفبودن به ارزش مشتری، کارکردن بر روی فرآیند و زیرساختها و، در نهایت، انتخاب استراتژی مناسب، عوامل موثر در این حوزه هستند. برای پیشرفت باید بر روی سازمانهایی با عملکرد بالا تمرکز کنیم. هنگامی که هدف بهرهوری باشد، تولید و سود نیز انجام میشود.
وی سه معضل مهم کسب و کارهای کوچک را «موانع موجود»، «زیرساخت» و «قوانین دولتی» دانست و افزود: یک عده از تغییر فضای موجود و افزایش کیفیت سودی نمیبرند؛ لذا به دنبال مانع تراشی میروند. پس از رفع مورد اول باید به دنبال فراهمسازی زیرساختهای مناسب باشیم و در نهایت عدم دخالت دولت در بازار کسب و کار نیز میتواند بخش خصوصی را قویتر از بخش دولتی نماید.
طباطبائی خاطر نشان کرد: برای موفقیت در کسب و کارهای کوچک نیاز به صنعتی داریم که به صورت گروهی کار میکند. یک تیم باید دارای ۹ نقش باشد. توجه داشته باشد «نقش» به معنای انتظاری است که از یک فرد و یا سازمان داریم، نه وظیفهای که بر عهده دارد. این نقشها عبارتند از: هماهنگکننده، تمامکننده، اعضای تیم، اجراکننده، متخصصان، جستجوگر منابع، شکلدهنده، طراح و ارزیابی و تخمین کننده؛ بنابراین، نهاد کتابخانههای عمومی کشور برای ورود به کسب و کارهای کوچک باید این نقشها را تعریف و بر اساس آن عمل کند.
وی چالشهای کسبوکارهای کوچک ایرانی که فاقد کار تیمی هستند را به سه دسته تقسیم نمود: انحصارطلبها، سازمانهای بدون آموزش و سازمانهای بیتوجه به ایدههای ناب.
سیدمجید طباطبائی، دکترای مدیریت صنعتی، مدرس، مدیر و مشاور پروژههای توسعه و توانمندسازی منابع انسانی و متخصص تیمسازی در پایان تأکید کرد: برای موفقیت در صنعت کار تیمی باید عناصر مناسب را انتخاب کرد. به عبارتی دیگر باید به دنبال افراد قابل اعتماد، در دسترس، تشنه یادگیری و خدمتگزار باشیم.
گفتنی است این نشست با حضور مجازی حدود ۱۵۰ نفر از کتابدارن سراسر کشور برگزار شد. «جزیرهای عملکردن در حوزه کسبوکارهای کوچک»، «عدم حمایت درست و دقیق از کسبوکارهای کوچک»، «بیتوجهی به سود بدون بهرهوری»، «متوازن و برابرنبودن رقابت کسبوکارهای کوچک با فروشگاههای زنجیرهای بزرگ»، «مشکل کپیکردن محصولات خارجی به عنوان آسیب کسبوکارهای کوچک» و «لزوم حمایت کتابخانهای از کسبوکارهای خانگی» از جمله نکاتی بود که از سوی کتابداران در این نشست اعلام شد.