به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، منابع طرح کتابخوان ماه، ویژه اردیبهشت ۱۴۰۳ با هدف ارتقای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه، دسترسی همگانی به کتاب، لزوم معرفی کتابهای مفید برای پرورش فکری آحاد مختلف مردم و همچنین ارتقای فضایل اخلاقی و فرهنگ عمومی از طریق مطالعه کتابهای مفید و فاخر در سطح کشور و ارائه کتابهای «خانواده به توان دختر»، «شب گرفتن ماه»، «فرّ ایمان از فریمان» و «مامان بابا من غول نیستم» معرفی شد.
«خانواده به توان دختر (جایگاه و نقش دختر در خانواده)»
پدیدآور: امیرحسین بانکیپورفرد، فاطمه مالکی جبلی
ناشر: انتشارات حدیث راه عشق
تعداد صفحات: ۱۶۵
دختر بودن با همه پیچیدگیها، حساسیتها، ظرافتها و ویژگیهای منحصر به فردش، لازم است که درست شناخته و درک شود. اگر در محیط خانواده این جایگاه به درستی درک و تکریم شود، میتوان مطمئن بود که یک دختر در آینده و در مسئولیتهای دیگر خود در جامعه، سهم شایسته خود را دریافت کند و نقشآفرینی مورد انتظار را داشته باشد. اما شناخت جایگاه و نقش دختری بیش از آنکه نیازمند دقت نظر والدین واعضای خانواده باشد، نیازمند نگاه دقیق و صحیح خود دختران است.
در این کتاب روی سخن با دختران نوجوان است و سعی شده شناخت جامعی از دختر بودن ارائه شود. سعی شده بدانیم او که ما را شایسته آفرینش دانسته، دختر را چگونه تصویر و توصیف کرده است و این مهمترین گام برای شناخت خود است. در ادامه، کتاب به دنبال شناخت روابط متقابل اعضای خانواده و دانستن رسالتهای دختران در خانواده است و راهکارهایی برای انجام درست این رسالتها و مسئولیتها پیشنهاد میدهد.
بیان جایگاه رفیع و کمنظیر دختر در قرآن کریم و سخن پیغمبر اکرم صلی الله علیه به شکلی که بسیاری از کسانی که اهل قرآن و حدیث هم هستند برایشان تازگی داشته باشد از مهمترین نقاط قوت کتاب محسوب میشود؛ چراکه در دل خود پاسخی محکم به بسیاری از اعتقادات سنتی و غلطی است که در این خصوص همچنان متأسفانه بعضاً رایج است.
همچنین ویژگیهای منحصر به فرد دختران به خصوص در دوران بلوغ، چالشها و مشکلاتی که با آن مواجه میشوند، تبیین ریشههای و دلایل مواجه شدن با چنین چالشهایی و راهکار برونرفت از بحرانهای ناشی از این چالشها از دیگر نکات کاربردی و مفید کتاب محسوب میشود.
«شب گرفتن ماه»
پدیدآور: ساتم الوغزاده؛ تلخیص و گردانیده: محمدرضا سرشار
ناشر: سوره مهر
تعداد صفحات: ۲۹۶
«شبگرفتن ماه» تلخیص محمدرضا سرشار است از اثر «بسی رنج بردم» نوشتهی یکی از بزرگترین نویسندگان تاجیکستان ساتم الوغزاده که حکایت داستانی- تاریخی جذابی از زندگی و زمانهی حکیم ابوالقاسم فردوسی است. محمدرضا سرشار این اثر را برای مخاطبان نوجوان به فارسی روان کرده است.
این اثر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان یکی از کتاب های برگزیده سال جمهوری اسلامی ایران معرفی و از نویسنده آن تقدیر شد و بعدها سرشار این کتاب را برای نوجوانان ایرانی به فارسی برگرداند.
در این اثر هم سخن از درباریان و پادشاهان عصر فردوسی نظیر مهران، حسین قتیب و به ویژه سلطان محمود و اوضاع قدرت در دربار ایشان است و هم سخن از بزرگان فرهنگ و ادب پارسی در عصر فردوسی است؛ بزرگانی نظیر عنصری، فرخی، عسجدی و... .
همچنین سخن از اوضاع اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مردمان عصر فردوسی است. بیان فراز و فرودهای خاص دوران زندگی حکیم طوس و آرا و نظرات و موضعگیریها و عقاید او و اینکه چه بخشهایی از شاهنامه را در چه اوضاع و احوالی نگاشته از دیگر ویژگیهای مهم این اثر فاخر و ارزشمند دربارهی فردوسی طوسی است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
مسابقه فکر، مهارت و ذکاوت، برای همه شوق آور بود.
فرخی رو به عنصری کرد و گفت: حضرت ملک الشعرا شروع کنند. ما پیروی میکنیم.
- قبول. پس، شروع میکنیم.
عنصری دقیقهای فکر کرد سپس گفت: چون عارض تو، ماه نباشد روشن.
فرخی مصرع دوم را گفت: مانند رخت، گل نبود در گلشن
بعد از فاصلهای به اندازه یک نفس، عسجدی افزود:
مژگانت همی گذر کند از جوشن
فرخی، فردوسی را به مسابقه خواند: استاد مقطع را از شما خواهش میکنیم.
فردوسی نمیتوانست اجابت نکند. چشمان همه به او دوخته شده بود ... .
او، مصرع عسجدی را، با صدایی آهسته برای خود تکرار کرد. یک لحظه اندیشید و گفت: مانند سنانِ گیو، در جنگِ پَشَن.
از اهل مجلس فریادهای تحسین به هوا برخاست.
«فرّ ایمان از فریمان: نگارههایی درباره آیت الله شهید مطهری»
پدیدآور: زینب عطایی
ناشر: کانون اندیشه جوان
تعداد صفحات: ۱۴۰
آیتالله شهید مرتضی مطهری، فقیه، متفکر، فیلسوف و از شخصیتهای فکری و سیاسی بود که با سخنرانیها و آثار علمی و اعتقادی که داشت جوانان را از انحرافهای عقیدتی و مبارزاتی دور نگهمیداشت.
کتاب «فرّ ایمان از فریمان» نگارههایی درباره زندگی این شخصیت ارزشمند و بزرگِ دینی معاصر در قالب داستانک است که در ۶۵ بخش، گردآوری شده است. روایت هر داستانک در عین خلاصه بودن، برای جوانی که به دنبال شناخت مفاخر و آشنایی با تفکرات و الگو قرار دادن آنان است، به خوبی توانسته راهگشا و الهامبخش باشد.
در این اثر مطالبی بیان شده که کمتر کسی آنها را درباره استاد مطهری شنیده است؛ از ویژگیهای فوقالعاده والدین ایشان گرفته تا دوران تحصیل و فعالیتهای علمی، زندگی خانوادگی و دوران مبارزه پیش از انقلاب و فعالیتهای پس از انقلاب ایشان، نکاتی بیان شده که هم بسیار جذاب است هم خیلی به ندرت شنیده شده که همین امر نیز وجه تمایز مهم این اثر با آثار مشابه است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
یک سال قبل از امضای فرمان مشروطه شیخمحمدحسین با دختر آخوند ملاجعفر روحانی ازدواج کرد. همسر شیخ محمدحسین، زنی خوشسخن بود؛ اگر در یک جمع پانصدنفره هم نشسته بود، او بود که برای بقیه حرف میزد. هر چه را در زندگی شنیده و خوانده بود از حفظ بود. بعدها که پسرش، مرتضی، منبر میرفت هر شعری میخواند، مادر ادامهاش میداد و میگفت از کدام شاعر است. آن وقت مرتضی که دیگر برای خودش استادی شده بود میگفت: «ما یکصدم به مادر نرفتهایم.» طب سنتی را مطالعه کرده بود. تمام کتاب تحفه حکیم مؤمن را از حفظ بود. شصت سال در فریمان برای زنها طبابت کرده بود بدون آنکه ردخور داشته باشد. پولی از مریضها نمیگرفت...
«مامان بابا من غول نیستم»
پدیدآور: مسلم وافی – سعید شریف یزدی
ناشر: دفتر نشر معارف
تعداد صفحات: ۱۹۲
واژهی غول را از کودکی وقتی میشنیدیم به یاد داستانهای ترسناک میافتادیم؛ موجودی با شاخهای بلند و صورتی بدترکیب و صدای هولناک؛ وقتی بزرگتر شدیم برای ترساندن دیگران و منصرفکردنشان از موضوعی یا فردی از کلمه ای مثل غوله یا از غول بدتره استفاده میکردیم.
امروزه میبینیم که، حتی بدون ذکر نام غول، برخی، بعضی موضوعات را چنان ترسناک و سخت جلوه دادهاند که متأثر از آن برخی دیگر حتی فکرش را هم نمیکنند که بخواهند به طرف آن موضوعات بروند. یکی از این موضوعات فرزند و فرزندآوری است. مقولهای که در گذشته نه چندان دور مهمان خانهها بود و همه به وجود و حضورش افتخار میکردند!
ظاهراً ترس از فرزندآوری ریشه در تاریخ دارد. چنانچه قرآن کریم نیز درباره مشرکانی که اقدام به کشتن فرزندانشان میکردند از واژه ترس استفاده میکند: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکمْ خَشْیةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیاکمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْئًا کبِیرًا (اسراء:۳۱) فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید؛ ما به آنان و شما روزی میدهیم، یقیناً کشتن آنان گناهی بزرگ است.»
این ترس از فرزندآوری میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند ترس از عدم تأمین نیازهای اقتصادی، ترس از عدم تربیت صحیح، ترس از محدودشدن و به طور کلی ترس از آینده خود و فرزندان باشد.
در کتاب «مامان! بابا! من غول نیستم!» سعی شده ضمن تبیین شرایط موجود در حوزه جمعیت و آسیبهای آن و ارائه راهکارهای مرتبط در جهت کاهش آسیبها و ترویج فرزندآوری، به بررسی برخی از انواع ترسها در مورد فرزندآوری و عللشان پرداخته و در نهایت راهکارهای مقابله با آن ترسها بیان شود.
آنچه مقابله با روند کاهشی موالید را سختتر میکند، تبدیل موضوعاتی نظیر مسئله کنترل جمعیت به ارزش فرهنگی است به شکلی که شعار موقتی «فرزند کمتر، زندگی بهتر» (که در رد مناسب بودنش به عنوان یک شعار موقّتی هم ردّیههای متقن فراوان است) به شعور و فرهنگ و ارزشی دائمی تبدیل شد. از سوی دیگر، ایران تا وقوع فاجعهی جمعیتی و گرفتاری به کهنسالی مطلق جمعیتی زمان ناچیزی دارد و از این نظر است که تبیین ابعاد مهم این مطلب مسئلهای بسیار مهم در زمان ما است!
کتاب سه بخش دارد، بخش نخست به ابعاد مختلف بحران جمعیت در ایران و تبیین پیامدهای شوم آن و راهکارهای خروج از این بحران پرداخته است. مهمترین موضوع بخش دوم، بحث راهکارهای معرفتی و بینشی لازم برای اصلاح نگرش نسبت به مقولهی فرزندآوری است؛ در بخش سوم نیز به بسیاری از شبهات و توجیهاتی که برای نپذیرفتن فرزندآوری بیان میشود با ادلهی عقلی و علمی و منطقی و نقلی پاسخهایی در خور و اقناعکننده ارائه شده است. توجیهاتی نظیر توان اقتصادیاش را نداریم؛ امکان تربیت صحیحش را نداریم؛ برای آیندهاش نگرانیم؛ از نظر ذهنی و روانی توان پذیرش زحمات و مسئولیتش را نداریم و... . در بخش پایانی نیز نویسنده به طور مفصل جایگاه و نسبت توکّل را با مسئلهی فرزندآوری و توکّل صحیح را در مقایسه با افراط و تفریطها در این خصوص تبیین کرده است.