به گزارش روابط عمومی ادارهکل کتابخانههای عمومی استان البرز، ویژه برنامه صبح خاطره و شعر «حدیث سرو» به همت محفل ادبی امیرکبیر ادارهکل کتابخانههای عمومی و با همکاری واحد مطالعات پایداری حوزه هنری استان البرز روز چهارشنبه ۱۲ شهریور در فضای اسکای روم برگزار شد.
در این برنامه با اجرای خسرو عباسی، دبیر محفل ادبی امیرکبیر، حجت الاسلام اکبر حمیدی شایق از رزمندگان دفاع مقدس و رئیس انجمن ادبی دلشدگان استان البرز، اشعاری را در رثای اسرای کربلا به ویژه حضرت رقیه(س) قرائت کرد.
در ادامه حاج علی گلوند، جانباز و آزاده سرافراز دفاع مقدس با ذکر خاطراتی از دوران جنگ تحمیلی به نحوه اسارت خود اشاره کرد و گفت: پیش از اسارت، کلمه اسیری برایم تنها یک واژهی همراه با غم و اندوه بود؛ ولی بعد از اسارتم در زندان بعثیها، وقتی روضه اسارت اهل حرم را می شنوم، با همه وجودم هرچند در حد قطرهای کوچک و ظرفیتی محدود، حالم به شدت منقلب میشود.
گلوند در ادامه با بیان اینکه در عملیات بیت المقدس ۲ و در منطقه ماهوت عراق اسیر نیروهای بعثی شد، به معجزه زنده ماندنش با وجود اصابت دو گلوله در دو ناحیه حساس بدن یعنی قلب و سر اشاره کرد و افزود: در منطقهای که ما بودیم، برف بسیاری باریده بود و من به شدت زخمی شده و خون زیادی از دست داده بودم. تصور خودم این بود که شهید شده ام همانگونه که عملا علایم حیاتی ام نیز آن را تایید میکرد. دوستانم خبر شهادتم را برای خانواده برده و همه شهادتم را باور کرده بودند. اما خواست خداوند چیز دیگری بود؛ در چشم بر هم زدنی تمام خاطرات زندگی از کودکی تا آن موقع جلوی چشمانم به نمایش درآمد؛ در عالم شهود دیدم که از بهشتی که در آن هستم، رانده شده و دستور داده شد دوباره به دنیا بازگردم و همین لحظه بود که درد را و محیط پیرامونم را حس کردم. تلاش داشتم برفهایی را که چند روزی رویم را پوشانده بود کنار بزنم، سر بلند کردم و ایستادم و همان موقع مقابل خود چندین نیروی بعثی دیدم؛ می خواستم از نارنجک کمری استفاده کنم که تلاشم بیهوده بود؛ همه چیز یخ زده بود. با همان حال و با آن خونریزی و جراحت، بدون هیچ درمان و بیمارستانی، به زندان انفرادی منتقل شدم و بیش از یکسال را بدون هرگونه امکانات اولیه و حتی حمام در مکانی تنگ و تاریک گذراندم.
این آزاده جانباز ادامه داد: نمی دانم چطور شد که حاضر به مصاحبه شدم، اما بیان اتفاقات آن روز و سختی هایی که سربازان این انقلاب برای اعتلای آن کشیده اند و همچنین تلاش اسرا برای زنده نگه داشتن شعائر دین اسلام به ویژه ایام محرم و صفر، آنقدر سخت و شیرین بود که حیفم امد جوانان امروز از شنیدن آنها بیبهره بمانند از همین رو تصمیم به انتشار خاطراتم گرفتهام که ماحصل آن به قلم شیوای خانم تاتلاری، کتاب «لشگری در سایه» شد.
فاطمه تاتلاری، مصاحبهگر و نویسنده کتاب «لشگری در سایه» نیز در ادامه این برنامه به بیان نحوه آشنایی خود با خاطرات علی گلوند و آغاز نگارش این کتاب پرداخت و گفت: انتخاب نام این کتاب برگرفته از نام تشکیلاتی است که آقای گلوند و دوستانشان برای انجام مراسم مذهبی و فعالیتهای فرهنگی در ارودگاه اسرا انتخاب کرده بودند. البته با توجه به مطالب کتاب نیز این نام کاملا برای کتاب مناسب و درخور بوده است.
وی اظهار داشت: اتفاقات و خاطرات آقای گلوند به قدری پر فراز و نشیب و گاهی خارج از درک آدم دنیایی است که همان بار اول که آن ها را شنیدم، مجذوب شدم و تلاش کردم در این کتاب نیز با بیانی دلنشین، آن حس و حال را به مخاطب منتقل کنم.
گفتنی است، در ادامه برنامه نیز، امیررضا احمدی و الهام نجمی از شاعران جوان و آئینی البرزی به شعرخوانی عاشورایی پرداختند و در خاتمه برنامه از کتاب «لشگری در سایه؛ خاطرات جانباز آزاده حاج علی گلوند» رونمایی شد.
ارسال نظر