شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۱

نامه‌نگاری بر بال هدهد سفید؛

دلنوشته نوجوان کتابخوان بوشهری به مجید ملامحمدی و پاسخ زیبای نویسنده/ نامه تو را به یادگار نگه خواهم داشت

ملامحمدی

محمد فاضل عنصری لیلان، نوجوان کتابخوان بوشهری در نامه‌ای به نویسنده محبوب خود، از ماجرای قهر کردنش با کتابخانه عمومی محل خود و سپس آشتی دوباره‌اش با پیش قدم شدن کتابدار بخش کودک آن کتابخانه، نوشته است. نامه زیبایی که با پاسخ زیبای نویسنده محبوبش، مجید ملامحمدی همراه شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، در نامه محمد فاضل عنصری لیلان، نوجوان عضو کتابخانه عمومی خلیج فارس بوشهر به نویسنده محبوب خود، مجید ملامحمدی که در سیزدهمین جلد از کتاب «هدهد سفید» منتشر شده، آمده است:

برسد به دست آقای مجید ملا محمدی

اگر جای شما بودم در آسمان‌ها سیر می‌کردم

سلام آقای مجید ملامحمدی، خوب هستید؟

به نظر من که باید خیلی خوب باشید و دماغ‌تان چاق باشد و کیف‌تان کوک. چون من هم اگر یک عالمه شعر و داستان برای بچه‌ها می‌نوشتم تا بخوانند حال خوبی داشتم و در آسمان‌ها سیر می‌کردم.

خوب اگر حال من را هم بپرسید من هم به لطف شما خوب هستم و خواستم در این نامه بابت همه شعرها  و داستان‌هایتان تشکر کنم و داستان جالبی که در مورد شما برایم پیش آمده است را تعریف کنم تا هدهد دوست داشتنی نامه‌ام را به شما برساند.

من کلاس سوم دبستان هستم و شعر «مثل باران» شما را خیلی دوست دارم و از آنجا که من با افتخار کتابخوان هم هستم و عضو کتابخانه عمومی خلیج فارس می‌باشم به کتابخانه رفتم تا هرچه کتاب از شما دارند را به امانت بگیرم و بخوانم. اما وقتی رفتم فقط کتاب «قصه‌های امام رضا(ع)» را داشتند و کتاب دیگری از شما نبود.   و من همان یک کتاب را امانت گرفتم و رفتم. اما خیلی ناراحت شدم که از دوست من (شما) فقط یک کتاب در کتابخانه است و به کتابداراشان پیام دادم که قهر هستم و دیگر به کتابخانه شما نمی‌آیم و لطفا عضویت من را تمدید نکنید. بله خوب خیلی ناراحت بودم.

فردای آن روز کتابدار بخش کودک به خانه ما آمد  و کتاب «اگر پیامبران نبودند» را به من هدیه داد و خودش در آشتی پیش قدم شد و من هم رویش را زمین نینداختم و با کتابخانه آشتی کردم و قرار شد کتاب را وقتی خواندم به بخش کودک کتابخانه خلیج فارس اهدا کنم تا بچه های دیگر هم بخوانند  و با کتابخانه قهر نکنند.

آقای ملا محمدی برای ما زیاد شعر و داستان بنویسید چون ما کتاب های شما را دوست داریم و می‌خواهیم قفسه‌های کتابخانه از شعر و داستان‌های شیرین شما پر شود.

*

اما نامه نامه محمد فاضل  در شماره بعدی کتاب «هدهد سفید» یعنی جلد چهاردهم با پاسخ مجید ملا محمدی همراه شد و این نویسنده در پاسخ نوشت:

از مجید ملامحمدی برای محمد فاضل عنصری لیلان

نامه تو را به یادگار نگه خواهم داشت

به نام خدای پروانه ها و گنجشک ها

دوست عزیز و مهربانم محمد فاصله عنصری لیلان، با سلام!

نامه صمیمی تو وقتی به دستم رسید، یک دنیا خوشحالی و شوق را به من هدیه داد و بر صورتم بوسه امید کاشت. همیشه با خودم میگفتم کتاب‌هایم پرنده‌اند و به جاهای دور و نزدیک سفر می کنند؛ کاش وقتی به دست بچه ها می رسند، سلام گرم من را به آن‌ها برسانند، به جای من با آنها حرف بزنند و درددل کنند، غصه‌های دلشان را پاک کنند و یک عالم شوق و آرزو در خیال سبز و لطیف شان بکارند. بعد هم حرف های خودمانی و شیرین آنها را به من برسانند. خدا را شکر که چنین شد. من تورو ندیده‌ام، اما نامه سراسر مهر تو همراه با احساسی پاک و محبت آمیز، به من رسید و حرفهای قشنگ قشنگت، به من درس های تازه ای داد.

چقدر ذوق زده شدم که تو کودکی کتابخوان و دوستدار علم و دانایی و معرفت هستی و مربی عزیز و دیگر مربیان و معلمان دردمند و دلسوزت، دوست خوب کتاب، این یار مهربان ما هستند. کاش به زودی این کرونای زشت و آزاردهنده نابود بشود و من بتوانم به کتابخانه عمومی خلیج فارس در بوشهر بیایم، کتاب‌های تازه‌ام را به این کتابخانه خوب و باصفا هدیه بدهم و با تو و بچه‌های پرنشاط و مصمم آنجا دیدار کنم. بچه هایی که در دلشان یک دنیا مهربانی و اراده و دانایی است و ایران عزیز و بزرگ ما به همت والا و هوش بینظیرشان ساخته خواهد شد.

دوست خوبم، در تمام مراحل زندگی‌ات، با کتاب همراه و همقدم باش. کتاب های خوب و مفید را با راهنمایی مربیان و معلمان دلسوزت مطالعه کن؛ تا همیشه، در مسیر روشنی و سعادت باشی.

محمد فاضل عزیز! من نامه تو را در کنار کتاب‌هایم به یادگار نگاه خواهم داشت؛ چون برای همیشه عمرم پر از درس و امید است و من را در راه نوشتن و خدمت به کشور و بچه‌های عزیزمان، پرتلاش و دلگرم می کند. به تو که همسایه خلیج فارس پرغرور و بزرگ هستی درود میفرستم برای تو و خانواده عزیز و مربیان دلسوز و دیگر بچه‌های بوشهر سرافراز، این سرزمین مردان شجاعی همچون رئیسعلی دلواری، دعا می کنم. لطفاً تو هم برای دعا کن تا خدا نوشته های ناقابلم را بپذیرد. ممنون.

دوستدار تو: مجید ملامحمدی هفتم آبان سال ۱۴۰۰ خورشیدی

برچسب‌ها

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
5 + 2 =