چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۲

با حضور شاعران مطرح کشوری؛

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» در آستانه روز قلم و عید سعید غدیر

در آستانه روز قلم و عید سعید غدیر، محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» به همت اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران با مشارکت موسسه فرهنگی هنری شاعران پارسی زبان و کانون خدمت رضوی شعر و ادب استان تهران در کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» در آستانه روز قلم و عید سعید غدیر با اجرای محمود اکرامی‌فر، دبیر محافل ادبی کتابخانه‌های عمومی استان تهران و حضور رحمان ابراهیمی، رئیس اداره امور کتابخانه ها و کتابخوانی و جمعی از شاعران برجسته کشور به همت اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران با مشارکت موسسه فرهنگی هنری شاعران پارسی زبان و کانون خدمت رضوی شعر و ادب استان تهران عصر روز سه شنبه ۱۳ تیرماه در سالن جلسات کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد.

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

محمود اکرامی‌فر، دبیر محافل ادبی کتابخانه‌های عمومی استان تهران، شاعر «یا علی گفتیم و عشق آغاز شد» در ابتدای این محفل به چرایی سرودن این شعر و عنایت امیرالمؤمنین(ع) به وی اشاره کرد و گفت: انگیزه سرودن این مثنوی تقریباً از سال‌های ۶۹-۷۰ شروع شد. این اثر، یک غزل‌مثنوی ۳۱۳ بیتی برای ۱۴ معصوم(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) است. دلیل سرودن این اثر، این بود که در آن زمان نگاه مرثیه‌ای غالب بود. از سوی دیگر، به همه ائمه(ع) در ادبیات توجه نمی‌شد. در شب شعرها بیشتر برای امام حسین(ع)، حضرت رسول(ص) و بعضاً در وصف حضرت زهرا(س) شعر گفته می‌شد. این شعرها هم با نگاه مرثیه‌ای بود. فضای کلی شب شعرها پیرامون شعر عاشورایی، شعر نبوی و گاه شعر علوی بود.  

وی ادامه داد:حس من آن زمان این بود که در وهله نخست این نگاه مرثیه‌ای لازم است، اما کافی نیست. دیگر اینکه آنچه امام حسین(ع) را به کربلا برد و ائمه(ع) را به آن عظمت رساند، لزوماً مرثیه نیست. از سوی دیگر، به این می‌اندیشیدم که چرا امام موسی کاظم(ع) در ادبیات ما غریب است. چرا در ادبیات ما امام حسن عسکری(ع) به اندازه امام رضا(ع) دیده نشده است. این شد که با خود عهد کردم سروده‌ای را به ۱۴ معصوم(ع) اختصاص دهم، جامع‌نگری داشته باشم و به همه معصومین(ع) در ادبیات بپردازم. همچنین تلاش داشتم که نگاهم به ائمه(ع)، نگاه حماسی عاشقانه باشد و از سوی دیگر، کاری شیرین و خواندنی ارائه شود.  

اکرامی فر سخنانش را با این شعر پایان داد:

کاش دریا در آستینم بود
کاش خورشید بر جبینم بود

آسمان را به شانه می‌بردم
ماه را شب به خانه می‌بردم

یللی تللی نمی‌کردم
غیر مدح علی(ع) نمی‌کردم

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

در ادامه این محفل ادبی فاطمه نانی زاد، علیرضا حکمتی، رباب کلامی، هانیه احمدی نژاد، سید مسعود علوی تبار و فاطمه ناظری از شاعران مطرح کشور به شعرخوانی در وصف حضرت علی(ع) و روز عید سعید غدیر خم پرداختند.

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

اشعاری از سید حبیب حبیب پور

سرچشمه هر فخر و مباهات تویی
آمیزه ای از ذکر و مناجات تویی
ای یک نظرت هزار درمان دلم
کعبه تویی و قبله حاجات تویی

*****

گل وا شد از استخاره ی چشم تو بود
نوروز یک استعاره ی چشم تو بود
میلاد تو بود و آسمان دف می زد
انگار که جشنواره ی چشم تو بود

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

غزلی از فاطمه نانی زاد

هو العلی اعلی

آسمان غرق هیاهوست به کف دف دارد
این خبر شور به پا کرده، بزن! کف دارد

آن‌قدر بوسه به دستش به خدا شیرین است
که در این غلغله نوبت شدنش صف دارد

دشت هم در قدمش شعر مقفی شده است
آفتاب از هیجان نور مُردف دارد

از همان لحظه که خُم درپی خُم رنگین شد
مست‌تر از همه دریاست، به لب کف دارد

«در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست»
دل من در طلبش شوق مضاعف دارد

خُم و میخانه اسیر لب و پیمانۀ او
هر سبو زمزمه‌ای برسر هر رف دارد

بنوازید! بخوانید! زمان مستی‌ست
این هیاهو همه هوهو همه دف‌دف دارد

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

غزلی از علیرضا حکمتی

علی(ع) یاور، علی(ع) مثل برادر شد
علی(ع) آیینه ی آل پیمبر(س) شد

امیرالمؤمنین شد نام زیبایش
علی(ع) با لطف، با خوبی، ... برابر شد

شروع دلبری ها، دل سپردن ها
دوباره عشق ورزیدن میسر شد

جهان آمیزه ای شد از گلاب و گل
گلستان شد، جهان باغ معطر شد

چه احوالی، چه احساسی، چه بارانی
چه چشمانی که از این حادثه تر شد

دهان از نام شیرینش به آب افتاد
علی(ع)؛ شیرینی قند مکرر شد

دو دست مهربان تا آسمان رفت و
بلند از ماذنه؛ الله اکبر شد

 خدا از هر پریشانی نگه دارد
دلی را که خراب روی حیدر شد...

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

شعری از رباب کلامی

دفتر معجزه‌ها منتظر امضا ماند
حرف از خلق تو شد، کعبه دهانش وا ماند
در ترازوی فلک نام تو را آوردند
بی‌سبب نیست که خورشید و قمر بالا ماند
به زبان تو سخن گفت مریدت، پس از آن
شهد یاحیدر او روی لب خرما ماند
کهکشان گرد و غبارِ پسِ نعلین تو بود
آن قدر اوج گرفتی که مسیحا جا ماند
جز شب قدر شبی وسعت پرواز تو نیست
‌قدر نشناخته‌ام، قدر تو ناپیدا ماند

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

شعری از سید مسعود علوی تبار

او جلوه تابناک رب ازلی است
آیینه ذات هستی لم یزلی  است
از نور ولای ولی اله دانم
دل محو ولایت خداوند علی(ع) است

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

غزلی از هانیه احمدی نژاد

شد غدیر و شهر از شور و شعف سرشار شد
لاجرم بغضی قدیمی بر دلم آوار شد

در غدیر خم اگر حرف پیمبر حکم بود،
کربلا در سرگذشت خاندان او نبود

ای که در "مَن ناصِرِ یَنصُرنِیَ"ش گشتی اسیر
برده ای از یاد خود "مَن کُنتُ مَولا"ی غدیر؟

از غدیر خم شروع شد کربلا آگاه باش
دست دشمن های ما شد برملا آگاه باش

پیروی از رهبری مخصوص آن مردم که نیست
حال و روز مملکت کم از غدیر خم که نیست

صاحب امر و ولی مسلمین صاحب زمان
شیعه میخواهد برای حکمرانی بر جهان

شیعه میخواهد که جانش را کند در دم نثار
شیعه میخواهد امام ما سلیمانی تبار ...

رهبری بالاست دستانش به دستان ولی
کانَ مَولایی فَهذا شد ولی سید علی

پس تو هم در خیل یاران خراسانی بمان
پشت رهبر را نکن خالی، سلیمانی بمان ...

محفل شعر خوانی «در آیینه غدیر» برگزار شد

شعری از فاطمه ناظری

از باغ فدک، مشک وعبیرم بدهید
عیدانه زحضرت امیرم بدهید
من مست خُم ولایت مولایم
یک جرعه زچشمه ی  غدیرم بدهید

گفتنی است، این محفل روز سه شنبه ۱۳ تیرماه ساعت ۱۷ با حضور جمعی از شاعران، کتابداران و علاقمندان شعر و ادب در سالن جلسات کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد.

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
1 + 1 =