یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۳

با حضور نویسنده اثر برگزار شد؛

آئین رونمایی از کتاب «بزی و آتشنشان» به همت محفل ادبی بهار کتابخانه شهید مطهری مشهد

آئین رونمایی از کتاب «بزی و آتشنشان» به همت محفل ادبی بهار کتابخانه شهید مطهری مشهد

همزمان با هفته کتاب آئین رونمایی از کتاب «بزی و آتشنشان» با حضور نویسنده اثر در محفل ادبی بهار کتابخانه عمومی شهید مطهری شهرستان مشهد برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان رضوی، همزمان با هفته کتاب از کتاب «بزی و آتشنشان» با حضور تکتم فهمیده، نویسنده اثر و  عضو محفل ادبی بهار کتابخانه عمومی شهید مطهری مشهد رونمایی شد.

در ابتدا مجتبی ابوالقاسمی، دبیر محفل ادبی بهار کتابخانه عمومی شهید مطهری هرتسان مشهد ضمن تبریک هفته کتاب، موفقیتهای فرهنگی توسط کتابخانه عمومی شهید مطهری در کسب عنوان کتابخانه فرهنگی برتر کشور، کتابدار برگزیده کشوری و استانی را نشان از تلاش دلسوزانه مجموعه در بسط و اشاعه فرهنگ مطالعه و کتابخوانی عنوان کرد.

وی در ادامه یکی از کارکردهای تاثیرگذار محفل ادبی بهار کتابخانه شهید مطهری مشهد را برگزاری مراسمات رونمایی از کتاب عنوان کرد و گفت: مایه مباهات است که در این جلسه آثار یکی از اعضای محفل ادبی بهار در حوزه شعر کودک و نوجوان رونمایی و مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

ابوالقاسمی گفت: نوشتن و سرودن برای کودک و نوجوان کار ساده ای نیست؛ شجاعت و جسارت لازم دارد و برای نیل به این هدف باید که به دنیای کودکان نزدیک شد.

در ادامه تکتم دشته صبح، منتقد و استاد ادبیات مطابقات  تصویرگری و تصویر سازی را با شعر و ایجاد فضای کودکانه بر اساس رنگ های مناسب را از امتیازات کتاب برشمرد و گفت: برای نگارش و سرودن کتاب کودکانه لازم است که تنها به یک موضوع پرداخته شود. به عبارت دیگر اضافه کردن موضوع و گره‌های داستانی، جذابیت و فهم کودک از کتاب را مورد تاثیر قرار خواهد داد.

وی روانی وزن و رعایت سیر خطی برای گروه سنی الف را از دیگر امتیازات کتاب عنوان کرد.

حسین سیدبر، شاعر، نویسنده و منتقد حوزه ادبیات نیز از دیگر سخنران این جلسه نقد ادبی بود.

وی نیز در خصوص کتاب «بزی و آتشنشان» گفت: در نوشتن و سرودن داستان کودکانه باید قافیه شعر، روایت و ماجرای داستان را عوض نکنید که این اتفاق در کتاب افتاده و قافیه‌ها مسیر روایت داستان را خدشه دار نکرده است. همچنین وزن انتخاب شده نیز هر چند طولانی و دارای اطناب است، اما در روایت داستان مشکلی ایجاد نکرده است.

حضور رضا عادلی از آتشنشانان منطقه سیدی در جلسه رونمایی از کتابی با موضوع آتشنشان و محافظت از منابع طبیعی از جمله نکات حائز اهمیت این جلسه بود.

رضا عادلی در این جلسه کمک به ترویج فرهنگ کمک به عملیات های امدادی و آتشنشانی را ضروری دانست و چاپ و انتشار آثار ادبی در این زمینه را بویژه برای سنین خردسال مهم و تاثیرگذار عنوان کرد.

در ادامه این جلسه محسن تیموری، محمدمهدی حجی زاده، زهرا عراقی، فاطمه قدم دخت، غلامرضا محمدی، حسن ابوالقاسمی، محمدصدوقی، محمود دولت آبادی، تکتم فهمیده، حسین سید بر و علی علیشاهی، مهدیه دهقان نیری اعضای نویسنده و شاعر حاضر در جلسه به ارائه نقطه نظرات خود در خصوص کتاب و قرائت اشعار خود پرداختند.

تمرکز اشعار شاعران بر موضوع سیاسی و اجتماعی و مذهبی روز جامعه و جنگ نابرابر در غزه و کشتار وحشیانه مردم فلسطین به دست عمال رژیم تروریستی صهیونستی در اشعار شاعران نیز بروز و ظهور داشت.

تا مشت‌های تو گره کرده است   

 این سرزمین ویران نخواهد شد

تا مثل سروی ایستادی      

توبازیچه‌ی طوفان نخواهد شد

فهمیده‌ای دشمن چه می‌ترسد   

وقتی که تو دنبال یک‌ سنگی!؟

هر نقشه‌اش بر باد خواهد رفت

وقتی که تو مردانه می‌جنگی

هر چند تیره‌ است آسمان اما  

بیرون می‌آید باز هم خورشید

آن روز تو «بیت‌المقدس»

راسرسبزتر از قبل خواهی دید

هر بچه‌ای را توی هر کوچه با خنده‌هایت شاد خواهی کرد

صدها نهالستان زیتون رابا دست خود آباد خواهی کرد

صد بادبادک، شادمان آن روز در آسمان پرواز خواهد کرد

در «مسجدالقصی» کبوتر، باز پرواز را آغاز خواهد کرد

زهرا عراقی

سر و دست عروسک افتاده است

زیر آوارکودک افتاده است

زیر سقف شکسته ی این شهر

دست بی بادبادک افتاده است

روی دستان مادر پیری

نیمه جان طفل کوچک افتاده است

پدری در میانه ی آوار

بی کس و بی نفس، تک افتاده است

در هجوم نفیر جنگ، آواز

از گلوی چکاوک افتاده است

باغ زیتون همیشه پا بر جاست

گرچه در زیر موشک افتاده است

سایه ی  لطف نور حق اما

بر سر غزه بی شک افتاده است

از خجالت ببین که اسرائیل

گوشه ای چون مترسک افتاده است

محسن تیموری

پیچیده گم شده به خم و پیچ جاده ماه    فانوس کوچه گرد شب تار ساده ماه

از غرب تا به شرق جهان را که طی نمود آهسته، خسته، خسته پیاده پیاده ماه

می خواست خواب برکه نریزد به هم ولی جا پای رو شنش به دل شب نهاده ماه

مهتاب را به باغ چرا هدیه می دهد؟ بی چشم داشت از ته دل بی افاده ماه

زنجیر وار زنجره ها سبز می شوند وقتی یه احترام درخت ایستاده ماه

رازی مگو که در دل شب بو نشد نهان سکر آوری است ریخت به لبریز باده ماه

 بر ما حدیث موی تو را شرح می‌دهد هر تار را به شکل دگر فوق العاده ماه

لبخند می‌زند به من از دور چشم تو آری به شاد باش به من دست داده ماه

محمدصدوقی

دلش پیوند خورد اما نه بامن! با دلی دیگر... چراغ خانه مابود شمع محفلی دیگر

تو رنگ و بوی دیگرداشتی ای گل! یقین دارم که خلقت کرده اند انگار از آب و گلی دیگر...

رها چون تکّه های قایقی افتاده در آبم مرا با خود ببر ای موج! سمت ساحلی دیگر

 ... جدایی انتخاب آخر من نیست... اما عشق به جز حسرت مگر دارد برایم حاصلی دیگر!؟

 نه! دنیا منزل دیدار ما هرگز نخواهد بود تورا شاید ببینم بازهم در منزلی دیگر...

محمدمهدی حجی زاده

آئین رونمایی از کتاب «بزی و آتشنشان» به همت محفل ادبی بهار کتابخانه شهید مطهری مشهد

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
2 + 5 =